علرضا قزوه
ترانة انتظار
ابر هزار تا بارون، ریخته به جونم امشب
هیچی نگو که تنها، میخوام بخونم امشب
بارون گرفته، جز من، هیچکی تو کوچهها نیس
بارون گرفته، اما، درد منو دوا نیست
آهای، آهای ستاره! درد منو دوا کن
دلم را بشکن امشب، قفل دلم رو وا کن
اون که باید میاومد، دلش به اومدن نیس
هیچ کسی هم به جز اون، چشم و چراغ من نیس
جمعه تا جمعه چشمم، مونده به در به یادش
دلم سیاهه هیچ کی، نمیرسه به دادش
بارون! ببار که امشب، خُشکه دل سیاهم
بهار من کجایی؟ بیا که چش به راهم